۱۳۹۱/۰۷/۰۷

نفس گیر کرده...

من گم شدم. نمیدونم کی...نمیدونم کجا... وقتی ٢٧ سالم بود؟ وقتی داشتم کنکوری میشدم؟ وقتی دبستانی بودم؟ نمیدونم کجا گم شدم...نمیدونم کجا برق چشمامو جا گذاشتم...نمیدونم کجا عادی بودن رو گم کردم...نمیدونم کی صدای بلند خندیدنم محو شد... 
میدونی...؟!..."غریب" شدن سخته...
میدونی...؟!...از بس جنگیدم خسته شدم...از بس عوض شدم، یجور دیگه شدم...دیگه روحم نمیتونه عوض بشه...

٧ مهر ١٣٩١

  

برچسب‌ها: , ,


۱۳۹۱/۰۶/۱۳

٣ سال پیش ٢ سپتامبر اومدم اینجا. از اون لحظه ها خواهم نوشت.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?